****    وبلاگ چقاگرگ     ****

**** وبلاگ چقاگرگ ****

این وبلاگ محلی است برای ابراز ایده ها ، انتشار اخبار ، مسائل فرهنگی ؛ معرفی اندیشمندان همتبار و...
****    وبلاگ چقاگرگ     ****

**** وبلاگ چقاگرگ ****

این وبلاگ محلی است برای ابراز ایده ها ، انتشار اخبار ، مسائل فرهنگی ؛ معرفی اندیشمندان همتبار و...

'گروه تحصیل کردگان هیودی در واتساپ

اگرچه فعالیت وبلاگ نویسی کمی کمتر شده اما از اون طرف فعایت در شبکه های اجتماعی امانمان رو بریده است

اما به لطف خدا توانستیم با ایجاد گروه تحصیل کردگان هیودی اعم از لیسانس و فوق لیسانس و دکتر  تعداد حدود 90 نفر از اندیشمندان و خبرگان ایل را دور هم جمع کنیم به تعدادی از آنها اشاره میکنیم تا بهتر بشناسید

دکتر بلوطی دکترای استعداد یابی کودکان

دکتر سبزیان دکترای مدیریت تکنولوژی و مدرس زبان

دکتر مرتضی هیودی دکترای داده های ریاضی در رایانه و استاد دانشگاه

دکتر عبدا... شمیسا دکترای برق

دکتر حجت کوثریان دکترای فلسفه

دکتر محسن حسین زاده دکترای پتروشیمی

مهندس خسرو ملا فوق لیسانس مدیریت استاد دانشگاه

محمد پرنیان فر فوق لیسانس مشاوره تحصیلی آموزش و پرورش دزفول

خانم شمیسا فوق لیسانس شیمی

 خانم حسن زارعی فوق لیسانس روانشناسی

خانم الهام سلیمانی فوق لیسلنس فیزیک

مهندس جمال طیب پور فوق لیسانس پتروشیمی

خانم نوری خبرنگار خبرگزاری مهر

مهدنس موسی کوثریان فوق لیسانس هوا فضا

اصغر انوشه فوق لیسانس متللوژی


ادامه دارد..... 

تاکسی تلفنی روستای چقاگرگ

اطلاعیه




به لطف همتباران هیودی  به مناسبت ایام مبارک ولادت امام زمان در خرداد ماه سال جاری

اولین تاکسی تلفنی سیار  به مدیریت  قلی سلیمانی  و  حسین نصیر ملا با چند دستگاه خودروی  مجهز  و با مناسبترین قیمت 

آماده خدمات رسانی به همولایتی های خوب چقاگرگ میباشد شماره تماس گرفته   09168189023-09169411956 

 و در مسیرهای بین روستایی و یا مزارع و یا شهرستان الیگودرز از


این تاکسی تلفنی بهرمند گردند.


امید است بزودی امکاناتی دیگر از جمله نانوایی ، تعمیرگاه تراکتور ،

خواربار فروشی ، لوازم خانگی ،بسته بندی محصولات ، فروشگاه ادوات کشاورزی  و.... در این روستای گردشگر و باستانی به بهره برداری برسد.

ایام جوانی کجا رفت ؟

ایام جوانی همتبارانمان کجا رفت؟

http://s3.picofile.com/file/8195233834/02062012609.jpg

از بدو پیروزی انقلاب ایران و شروع یکپارچه مهاجرت روستایان به شهرها خصوصا در مناطق لر نشین و همزمانی آن با شروع جنگ تحمیلی بسیاری از همتباران ما در ایام جوانی عمر لذت بخش و فعال خود را در شهرهای مختلف گذراندند و یا به عبارتی فرار مغزها از روستا به شهرها را در پی داشت .

با به ثمر رسیدن انقلاب بدلیل عدم امکانات اولیه از جمله برق و آب و تلفن و یا شغل و پیشه درست و حسابی و بدلیل از هم پاشیدن مدیریت روستا و خروج پاسگاها از دهات مردم سراسیمه به شهرهایی که حاصلخیزتر بودند و یا شغل کارگری در آن شهرها بیشتر بود (مانند خوزستان )  جوانان ما به این ممالک روی آوردند و هرکس بنا بر پیشه یا استعداد و یا توان خود ؛

شغلی را دست و پا کرد و بسیاری هم در ادارات مختلف به استخدام در آمدند  و مناطق سردسیری و ییلاقی و روستایی خود را رها ساختنند و بدون در نظر گرفتن آینده مهاجرت کردند.

واما این در حالی بود که جنگ تحمیلی نیز آغاز شد و بسیاری خرابی به بار آورد که توسط همین همتباران ما دوباره احیاء و باسازی شدند .  مراتع و کشاورزی خوزستان را  آباد کردند ساختمانها ساختند وتجربه ها آموختند و شناسنامه هایی برای فرزندان خود در آن شهرها گرفتند و حتی لهجه خود را نیز  تغییر دادند و اکنون که قرسوده شده و بازنشته گردیده اند دوبار راه بسوی زادگاه اولیه خود می پیمایند  و بر سر ملک و املاک خود آمدند اما در اینجا نیز با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم میکنند.

آری در آن زمان که نیروی جوانی را داشتند نماندند و رفتند و اکنون که دیگر حال  کار ندارند برگشتند و جنگ روانی برای خود و خانواده بوجود آورده اند.

مثلا خانواده ای رومیشناسم که زن و بچه هایش حاضر به ادامه زندگی در روستا نیستند اما خود بسیار علاقه مند است که در روستا زندگی کند و آبادی اجدادی خود را دوبار بسازد اما اکنون دیگر نه آن توان جوانی را دارد و نه آن خلاقیت گذشته یک فردی 50 یا 60 ساله که هزاران دردو رنج با خود همراه آورده و میخواهد در این ایام باقی مانده کمی خوش باشد

به نظر شما چه دلخوشی میتواند داشته باشد فردی که در ایام جوانی می تونست ایده خلق کند عمارت عالی و شیک بسازد زمین هایش را یکپارچه سازد اکنون میگوید میخوام چکار یکی دواتاق بس است  دیوار بلوکی میکشم و یک توالت و یک حمامک کوچک و یک اتاق بنا میکنم .

 کشاورزی را هم که به باد فنا برده اند بیشتر زمین هایشان دست افرادی مانده که از سابق مهاجرت نکردند و آنها دارند بهره برداری میکنند و اگر چه سودی حاصلشان نمیشود اما نمیگذارند حتی یک درخت بنشانند و شبانه آنها را از ریشه در می آورند هرکس هم حرفی بزند میگویند شما مهاجر هستین ببینید هم در آن شهرهای مثلا خوزستان مهاجر بودند و هم اکنون که با فراخوان دولت برسر مزارع خود برگشتند نیز مهاجر خطابشان میکنند خودشان هم نمیدانند اسرائیلی هستن یا فلسطینی.

اکنون چاره چیست ؟

-افرادی باید دوباره آستین بالا بزنند و از نو فرهنگ سازی کنند

-دولت باید به کمک شان بشتابد و طرح یکپارچه سازی را احیا کند

-طرح آبیاری قطره ای و بارانی سریعا به اجرا در آید

-امکاناتی مانند جاده آسفالته ؛ برق‌؛ آب ؛ تلفن ؛ آب بهداشتی ؛ و... تامین شود

-یک حکم حکومتی برای افراد خاطی در نظر گرفته شود و افرادی که مانع پیشرفت روستا میشوند برابر قانون با آنها برخورد میشود.

-مدیریت و برنامه ریزی دهداری و دهیاری روستاها ساماندهی شود

-حق آبه برای هر جفت رعیتی مشخص شود و دولت خود آب کشاورزی را کنترل و به دست بگیرد

و....